هیچکس،
حوصله نکرد که هزار ویکمین قصه شهرزاد را
بشنود...
من اما می دانم!
هزار و یکمین قصه شهرزاد،
قصه تو بود...
!!

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:24 ق.ظ http://daam.blogsky.com/

نه بابا!

خزان نوشت سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:27 ب.ظ http://chayesabz.blogsky.com/

اولآ من لینکت کردم چون جدیدآ ادرستو نمی ذاشتی!
من از مرگ می ترسم چون از اون دنیا می ترسم. از اون دنیا می ترسم چون ما باید خیلی خوب باشیم. اخه خدا که بیکار نبوده ادم را بیافرینه. من از این همه مسئولیت می ترسم.
اما شاید باید بگم دنیا را هم دوست دارم. من ...تو پستهای اولم در این مورد زیاد می نوشتم.
فیلم اسمان وانیلی را دیدی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد