پارسال همین موقع نوشتم:
"آن قدر آرزو ندارم،
که شمعهای شما،
کِی تاب این همه دمیدن را؟
زندگی،
با این همه ،
11/4 ،
گیرم چند عمر دیگر هم پر
خوش بینانه هم که نگاه کنم ،
یک آن،
رگهی سفید بین موها
که ندارم هنوز،
برپیشانی،
می دمد
آنقدر آرزو ندارم ... "
هنوز هم آنقدرها آرزویی ندارم!
پ.ن: با همه ی اینا٬بهترین و غیر منتظره ترین روز تولدم بود!
خوشمان آمد!