"من این جزیره سرگردان را
از انقلاب اقیانوس و انفجار کوه گذر داده ام،
و تکه تکه شدن،
راز آن وجود متحدی بود که از حقیرترین ذراتش
آفتاب به دنیا آمد ..."
پ.ن:تازه معنی این شعر فروغ رو فهمیدم!