وقتی در نسیم تنهایی خود می لرزم،
کدام چشم مرا می داند ؟
من از سرزمین بستر های سردم
سرزمینی که آبروی تاریخ است
اینجا،
بسته های آرزو چنان بی صاحبند که
در خیال نیز تعلق نمی گیرند..
و زندگان
چنان مرده اند که
با هزار رستاخیز بیدار نمی شوند 
...

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
کودکانه ... دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:55 ق.ظ http://koodakaneh.blogfa.com/

چه عجب بالاخره آپ کردی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد