اینجا،
آفتاب هم حتی
دروغی روشن است.
اینجا که من ایستاده ام،
-بر صخره ای بلند-
و پوزخندی ابدی..
تک به تک،
حقیقت را به سخره نشسته ام!
که با زوال هرکدام،
تنی لش،بر زمین می افتد..


آنجا،
تا چشم کار می کند،
استخوان است،
با هزاران سبابه ی بلند،
که با یقینی چندش آور،
آسمان را نشانه رفته اند...!

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سعید داداش شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ق.ظ

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد