«« بسی گفتند: ــ « دل از عشق برگیر! که نیرنگ است و افسون است و جادوست! » ولی ما دل به او بستیم و دیدیم که او زهرست اما ... نوشداروست!
چه غم دارم که این زهر تب آلود تنم را در جدایی میگدازد از آن شادم که در هنگامه ی درد غمی شیرین دلم را مینوازد.
اگر مرگم به نامردی نگیرد: مرا مهر تو در دل جاودانیست وگر عمرم به ناکامی سرآید تو را دارم ... که مرگم زندگانی ست »» .. با احترام ــ تکه ای از فریدون مشیری ..
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چشم
* برای خلوص تنها اخلاص را باید *
«« بسی گفتند: ــ « دل از عشق برگیر!
که نیرنگ است و افسون است و جادوست! »
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهرست اما ... نوشداروست!
چه غم دارم که این زهر تب آلود
تنم را در جدایی میگدازد
از آن شادم که در هنگامه ی درد
غمی شیرین دلم را مینوازد.
اگر مرگم به نامردی نگیرد:
مرا مهر تو در دل جاودانیست
وگر عمرم به ناکامی سرآید
تو را دارم ... که مرگم زندگانی ست »»
.. با احترام ــ تکه ای از فریدون مشیری ..