از صبح ،اون بسته اسمارتیزی رو که گرفتی ،
گرفتم دستم و
همون جوری که گفتی،دارم یکی یکی می خورم!
بعد هی یاد خاطره های بچگیم میوفتم،
هی دلم می گیره!
دیگه اسمارتیز دوس ندارم!

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
پت سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:34 ب.ظ

):

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد